اگر روغنی که باید صرف کاهش اصطکاک، خنککاری و بهبود کار قطعات شود، به دلایلی وارد اتاق احتراق یا همان محفظه بالای پیستون شود و همراه با مخلوط سوخت و هوا حین جرقه زدن شمع بسوزد، به اصطلاح میگویند خودرو به روغنسوزی افتاده است.
شکستن یک یا چند رینگ پیستون، خوردگی یا ساییدگی جداره سیلندر یا پیستون، خرابی واشر سرسیلندر، لاستیک گیت، کاسه نمد، یاتاقانها، شاتونها، اصطکاک شدید گیت سوپاپ و عواملی مانند آن از دلایل ایجاد روغنسوزی در خودرو است.
خارج شدن مستمر دودی متمایل به رنگ آبی از لوله اگزوز، کم شدن دائم روغن، وجود علائم نشت روغن در یک یا چند ردیف دهانه شمع (در اصطلاح مکانیکها: شمعها خیس شده)، چربی سر شمع، چرب و روغنی شدن دستمال یا انگشت کشیده شده به درون لوله اگزوز، بوی سوختن روغن در محفظه موتور و... از جمله نشانههای عمومی است که براساس آنها میتوان به بروز روغنسوزی در خودرو پی برد.
مکانیکها و تعمیرگاههای معتبر با وسایل دقیقتری چون کمپرسسنج و مانند آن به روغنسوزی خودرو پی میبرند و با این وسایل قادرند تشخیص دهند که همه یا یکی از محفظههای پیستون وبه طور مشخص کدام محفظه دچار آسیب شده یا علت روغنسوزی ناشی از چیست؟
به محض مشاهده روغنسوزی، برای جلوگیری از آلودگی هوا، خرابی بیشتر قطعات، و افزایش هزینه تعمیرات، خودرو را هر چه زودتر برای تعمیر به مکانیک مجرب بسپارید.
فرمانهای هیدرولیک همانطور که آسایش زیادی در رانندگی برای ما به همراه میآورند، میتوانند در صورت خرابی که معمولاً ناشی از عدم دقت در سرویس و نگهداری آنهاست، دردسر و مشکلات زیادی نیز به همراه داشته باشند.
این خرابی اغلب در اثر کارکرد بدون روغن و یا سطح پایین روغن به وجود میآید، چرا که اگر روغن به میزان کافی بین قطعاتی که درون پمپ روی هم با فشار زیادی در حال حرکت هستند، وجود نداشته باشد، باعث خوردهشدن سریع آنها میشود.
ساییدگی و پلهکردن این قطعات باعث میشود روغن هیدرولیکی که درون پمپ است، از بین قطعات به بیرون فرار کند و نتواند آن فشار لازم برای کمک به چرخش فرمان را ایجاد کند. در علم سیالات میخوانیم که پمپها انواع مختلفی دارند و یکی از قویترین آنها پمپهای پرهای هستند که نمونهای از آنها پمپ هیدرولیک است. در پمپ هیدرولیک دو قطعه وجود دارد که به ماه و ستاره معروف است. ستاره درون ماه که یک بیضی است میچرخد و روغن بین این دو قرار میگیرد. از آنجا که ماه در واقع بیضیشکل است، باعث میشود تا ستاره در دو نقطه خیلی به لبههای ماه نزدیک باشد و در دو نقطه دیگر کمی فاصلهدارتر قرار بگیرد.
روغن در دو قسمتی که فاصله کم است، تحت فشار بین پرههای ستاره و ماه قرار میگیرد و با نیروی زیادی از محفظه خارج میشود و همین اتفاق باعث چرخش راحت فرمان میشود، اما از آنجایی که این قطعه نیز یک وسیله مکانیکی است و خرابی دارد، ممکن است که در کارکرد دچار مشکل شود.
معمولاً این خرابی با بلندشدن صدای جیغ پمپ هیدرولیک همراه است که در نتیجه فرمان نیز سفت میشود. صدای جیغ کمی که موقع رسیدن چرخها به انتهای چرخش آنها از پمپ به گوش میرسد، طبیعی است و البته که نباید هیچ وقت فرمان را آنقدر بچرخانیم که این صدا بلند شود.
اما گاهی مواقع این صدا در لحظه چرخش فرمان بلند میشود و فرمان نیز به کندی عمل میکند و یا نیاز به گاز دادن موتور است تا فشار بیشتری درون پمپ ایجاد شود. این عیب ناشی از خرابی ماه و ستاره و یا پله شدن دو لبه قرار گرفته روی آنهاست و یا اورینگهای ضعیف درون پمپ باعث فرار روغن میشوند. در این هنگام باید یک بررسی اجمالی از پمپ داشته باشیم. ضمن اینکه فراموش نکنیم که پمپ هیدرولیک به مرور خرابتر میشود و هر چه زودتر رفع عیب شود، بهتر است و میتواند با هزینههای کمی مثل تعویض اورینگها یا رفع پلهها و لبههای ایجاد شده، مثل روز اولش شود.
دقت کنیم که اگر در جایی نشتی وجود دارد، گرفته شود. این نشتی اغلب از محل اتصال شیلنگها به جعبه فرمان و پمپ هیدرولیک که در آن نقاط فشار زیادی وجود دارد، اتفاق میافتد. سطح روغن چک شده و اگر زیاد یا کم است، تنظیم شود.
اگر فرمان سفت است اما با کمی گاز چرخش آن راحت میشود، خرابی میتواند از اورینگها باشد که در حالت کمگاز روغن از آنها فرار میکند، هر چند که پس از مدتی این عیب به یک حالت همیشگی تبدیل میشود و دیگر اورینگها توانایی نگه داشتن روغن را ندارند. پس لازم است تا اورینگها تعویض شود که البته از نشانههای خراب بودن آنها نیز، صاف شدن لبه گردشان و یا ایجاد ترکهایی روی آنهاست. اگر فرمان همیشه سفت است اشکال از اورینگها و یا پلهشدن قطعات روی ماه و ستاره است. پس اورینگها را تعویض کرده و ماه و ستاره را نیز اگر مشکلی دارند، با نمونههای استوک آنها جایگزین میکنیم.
همچنین میتوان لبهها را با کمی سنباده آغشته به گازوئیل یا نفت و استفاده از یک سطح شیشهای از بین برد. اگر روغن از سطح خود بالاتر میآید و از درب محفظه به بیرون میریزد، این عیب نیز ناشی از خرابی اورینگهاست، ضمن اینکه پله شدن لبهها را نیز باید بررسی کنیم.
اگر پمپ توان کافی برای چرخش فرمان را ندارد و فرمان سفت است، عیب میتواند ناشی از گشاد کردن فاصله ماه و ستاره و یا پله شدن دو لبه بالایی آنها باشد.
البته این موارد گفته شده بیشترین حالات خرابی و معمولترین علل آن است و ممکن است عیبهایی مثل خرابی شیر جعبه فرمان، کثیفی مجاری روغن، خرابی خود جعبه فرمان و ... نیز در این بین وجود داشته باشد.
اما رایجترین عیب که معمولاً هنگام کارکردن و داغ شدن روغن درون پمپ خود را نشان میدهد، ناشی از خراب شدن ماه و ستاره و یا همان صفحههای بالایی پمپ است. گاهی اوقات میتوان با ریختن روغن 40 درون پمپ تا حدودی این عیب را رفع کرد که البته فقط یک مسکن سرپایی است.
مایع ترمز یا در اصطلاح عامیانه، روغن ترمز توسط بیش تر رانندگان امروزی مورد بی توجهی قرارگرفته و باوجود اهمیت حیاتی آن متاسفانه بسیاری از رانندگان و حتی تعمیرکاران لزومی به تعویض آن نمیبینند. مایع ترمز در سطوح کیفی خاصی تولید می شود و بر اساس کد استانداردی که از سوی اداره حمل و نقل امریکا برای روغن ترمزها تعیین شده سه نوع روغن ترمزDOT5 ،DOT4 و DOT3 در وسایل نقلیه مورد استفاده قرار میگیرد. شماره DOT بزرگتر نشاندهنده بالاتر بودن دمای جوش روغن ترمز و در نتیجه کیفیت بهتر و تحمل بیشتر آن است.
روغن ترمز DOT3 بر پایه ترکیبات پلیالیفاتیک با نقطه جوش حداقل 369 درجه فارنهایت، DOT4بر پایه استربورات با نقطه جوش حداقل 414 درجه فارنهایت و DOT5متشکل از پلیدیمتیلسیلوکسان بر پایه سیلیکون یا نقطه جوش حداقل 468 درجه فارنهایت است. از میان استانداردهای ذکرشده، انواع DOT3 و DOT4تقریبا عملکرد مشابهی دارند، ولی نقطه جوش DOT4 بالاتر است. اما DOT5 کاملا یا این دو متفاوت بوده و جاذب رطوبت نیست و فقط باید در سیستم هایی استفاده شود که لاستیکها و درزبندیها با آن سازگار باشد، زیرا در غیر این صورت سیستم دچار خوردگی و نشتی خواهد شد.
میانگین دمای جوش مایع ترمز پس از سه سال کارکرد، به دلیل جذب رطوبت، تا حد خطرناکی پایین میآید. بسیاری از کارشناسان بر تعویض مایع ترمز هر یک یا دو سال یک بار بر حسب شرایط کارکرد خودرو تاکید دارند منطق آنها بر پایه این واقعیت است که مایع ترمز با پایه گلیکولی، رطوبت واردشده به سیستم را جذب میکند و مایع ترمزی که رطوبت را جذب کرده باشد باعث ایجاد ترکهای میکروسکوپی در سیستم ترمز و نهایتا نشتی و ورود هوا میشود. این مشکل در مناطق آب و هوایی مرطوب بیشتر مشهود است. مایع ترمز خودروها فقط بعد از یک سال، به طور میانگین دو درصد رطوبت جذب می کنند؛ بعد از 18ماه سطح آلودگی میتواند بیش از سه درصد شود و پس از چند سال آلودگی مایع ترمز به هفت تا هشت درصد رطوبت میرسد. افزایس میزان رطوبت سبب ایجاد حبابهای ریز در مایع ترمز میشود. بررسیها نشان میدهد که سیستم ترمز چرخهای جلوی خودرو که خطوط انتقال نیمهفلزی دارند، گرمای بیشتری نسبت به چرخهای عقب تولید میکنند؛ این دمای بالا نیازمند مایع ترمزی است که بتواند آن را تحمل کند.
این نوع سیالات چون پایه گلیکولی دارند، خاصیت جذب آب و رطوبت در آنها وجود دارد تا بتوانند رطوبت موجود در سیستم را جذب کنند تا مانع پوسیدن سیستم ترمز و از بین رفتن مدارها شود اما هر ماده ای که چنین قابلیتی دارد بالاخره به نقطه اشباع هم میرسد و در این زمان رطوبتی که وارد سیستم میشود برای روغن ترمز قابل جذب نیست و این رطوبت ممکن است در قسمتهای مختلف سیستم جمع و باعث بروز اشکال شده و بعد از مدتی باعث فاسد شدن روغن ترمز شود. در آن صورت دمای جوش روغن پایین آمده و در شرایطی که ترمزهای پی در پی یا شدید گرفته میشود روغن ترمز به جوش می آید و باعث به اصطلاح خالی شدن ترمز میشود. بنابر این توصیه میشود روغن ترمز حداقل هر دو سال و یا ۶۰هزار کیلومتر به طور کامل از سیستم تخلیه و تعویض شود.
یکی از روغنهایی که در خودرو مصرف میشود، روغن دنده یا واسکازین است. واسکازین کلمه روسی روغن دنده (Gear oil) است. این روغنها در گیربکس و دیفرانسیل خودرو مورد استفاده قرار گرفته و با روغن موتور فرق دارند. روغن دنده دارای مواد افزودنی مخصوصی است که از چرخدندهها و متعلقات آنها در برابر فشار وارده محافظت میکند. روغن دنده مخصوص دیفرانسیل چون در شرایط سختتری کار میکند، اغلب از روغن دنده گیربکس قویتر میباشد. این روغنها نیز مانند روغن موتور بر اساس سطح کیفیت (API) و ویسکوزیته (گرانروی SAE) طبقهبندی میشوند. این روانساز دارای گرانروی ناچیز (حتی در دماهای پایین) بوده و با فلزات موجود در جعبه دنده (فولاد و آلیاژهای مس) سازگاری کافی دارد.
واسکازین نیز مانند سایر روغنها نیاز به تعویض دارد که تعویض بهموقع آن باعث روان کارکردن گیربکس، افزایش عمر مفید قطعات، کاهش درجه حرارت گیربکس، کاهش سر و صدا و در نهایت بهبود عملکرد آن میشود؛ کیلومتر تعویض آن هم بستگی به نوع روغن و گیربکس خودرو و شرایط مختلف آب و هوایی و کارکرد آن دارد. معمولا همزمان با تعویض دیسک و صفحه کلاچ، واسکازین نیز تعویض می شود. با فرض متوسط عمر سیستم کلاچ خودرو با در نظر گرفتن ترکیبی از رانندگی در داخل شهر و جاده حدود 100 هزار کیلومتر کارکرد باشد، پس در هر بار تعویض دیسک و صفحه کلاچ که با باز شدن کامل گیربکس همراه است، این سیال نیز تعویض میشود.
این موضوع در مورد خودروهای دارای گیربکس اتوماتیک کاملا متفاوت است. عملکرد این نوع گیربکسها هیدرومکانیکی بوده و با استفاده از فشار روغن و تنظیم مقدار فشار آن، نیروی لازم را از موتور به چرخها منتقل میکند. تعویض دندهها از طریق تغییر مسیر و کنترل فشار جریان روغن در گیربکس توسط شیرهای الکترونیکی (شیر برقی) انجام میشود. تمامی این اعمال و کنترل قسمتهای مختلف توسط نرمافزاری که بر روی واحد الکترونیکی گیربکس (EGS) نصب است انجام میگیرد.
در داخل گیربکسهای اتوماتیک AL4 که در خانواده 206 دیده میشود، از روغن مخصوصی استفاده شده که اصطلاحا به روغنهای مادامالعمر (Lifetime) معروفند. منظور از این اصطلاح این نیست که هیچگاه نیاز به تعویض نخواهند داشت، بلکه حکایت از مدت زمان زیاد کارکرد آنها دارد.
روغن گیربکس در اثر ورود ذرات گرد و غبار از منافذی که روغن از آنها به بیرون نشت میکند و همچنین کارکردن طولانیمدت روغن در دمای بالا به سرعت دچار استهلاک شده و سبب از بین رفتن خاصیت اولیه آن میشود.
روان کننده ماده ایست که برای کاهش اصطحلاک بین سطوح استفاده می شود.با گرمایی که بین دو طرف سطوح به و جود می آید اصطحکاک ایجاد می شود.
روان کننده وظایفی از قبیل حفظ قطعات از هم جدا در حال حرکت (Keep moving parts apart)،کاهش اصطکاک ، انتقال حرارت، حمل آلاینده و باقیمانده ها، انتقال قدرت ، محافظت در برابر سایش ، جلوگیری از خوردگی، درزگیری برای رسانه های گازی، توقف کردن خطر دود و آتش از اشیاء، جلوگیری از زنگ زدگی را دارد.
– نقطه جوش بالا و نقطه انجماد پایین (برای باقی ماندن مایع در یک طیف گسترده ای از دما)
– قدرت چسبندگی بالا
– پایداری حرارتی
– پایداری هیدرولیکی
– جلوگیری از زنگ زدگی
– مقاومت بالا در برابر اکسیداسیون
به طور معمول روانکارها حاوی 90% روغن پایه (حاوی روغن نفتی و روغن های معدنی می شود) و کمتر از 10 % مواد افزودنی می باشد. روغن های گیاهی یا مایعات مصنوعی با پلی الفین با هیدروژن، استرها، سیلیکون، فلوئوروکربن ترکیب شده اند. چون روغن پایه ای که از پالایش نفت خام بدست می آید هنوز ویژگیهای لازم را برای استفاده در موتور خودروهای مدرن و ماشین آلات صنعتی را به طور کامل دارا نیست، موادی به آن افزوده می شود تا در روغن، مقاومت لازم برای شرایط سنگین کار حرارت و فشار زیاد موتور به طور بهینه ایجاد شود. مواد افزودنی که به روانکار صنعتی اضافه می شود باعث کاهش اصطحلاک ، افزایش غلظت ، مقاومت در برابر زنگ زدگی و خوردگی ، جلوگیری از خرابی و کهنگی و ….. می شود.
آنتی اکسیدان ها
پاک کننده ها و معلق کننده ها
مواد ضدساییدگی
مواد مذاب غیر فعال
مواد پایین آورنده نقطه ریزش
1- روغنهای پایه معدنی (مینرال Mineral مثلاً روغن پایه استفاده شده در تولید روغن موتور فلای از نوع معدنی میباشد).
2- روغنهای پایه سنتتیک (روغن های مصنوعی synthetic , روغن پایه روغن موتور 5W-40 SN از نوع سینتتیک میباشد).
3- روغنهای نیمه سنتتیک ( semi-synthetic که ترکیبی از روغنهای پایه معدنی و روغنهای سنتتیک هستند مثلا روغن پایه 10W-40 SM از نوع نیمه سننتیک است).
4- روغنهای پایه گروه 3 GIII که به روغن های پایه نسل جدید معروفند و به نوعی از بهینه سازی روغنهای پایه معدنی بدست می آیند و در تولید روغن موتور های جدید از آنها استفاده میشود.
5- آخرین گروه نیز روغن تصفیه ای است که در کشورهای فوق صنعتی از قبیل ایالات متحده آمریکا خوراک اصلی شرکتهای تولید کننده روغن موتور میباشند.
مادهی جامد که اصطکاک و سایش را در سطوحی که دارای حرکت نسبی به یکدیگر هستند کم کند، روانکار جامد نامیده می شود. این مواد به صورت خالص یا افزودنی در روانکارها از سایش و اصطکاک حاد جلوگیری می کنند. به شرایطی مانند سرعت های بالا و پایین محورها، دماهای بالا و پایین، فشار بالا، آلاینده های فرآیند و عدم دسترسی در بعضی قسمت ها را شرایط حاد گویند. وقتی از مادهی جامد به عنوان روانکار استفاده شود، روانکاری، روانکاری جامد نامیده می شود.
گرافیت، نیترید بور شش ضلعی، دی سولفید مولیبدن و دی سولفید تنگستن نمونه هایی از موادی است که می توانند به عنوان روان کننده جامد، استفاده شوند و اغلب به درجه حرارت بسیار بالا نیازمند اند. استفاده از برخی از این مواد گاهی اوقات با مقاومت ضعیف خود باعث اکسیداسیون محدود همراه است به عنوان مثال، دی سولفید مولبیدن تنها می تواند تا 350 درجه سانتی گراد در هوا مقاومت کند. بنابراین در دماهای بالای 400 باید از روانکارهای جامد استفاده کرد.